صدرا فرشته کوچکمصدرا فرشته کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

ترانه زیبای زندگی من

پروسه از پوشک گرفتن صدرا

1394/3/18 19:59
نویسنده : زینب
206 بازدید
اشتراک گذاری

از قبل عید امسال که صدرا دو سال و نیم شد، به فکر از پوشک گرفتن گل پسری افتادم اما به خاطر سرمای هوا و اینکه معمولا تعطیلات عید رو شمال هستیم تصمیم گرفتم این کار رو به اردیبهشت ماه 94 موکول کنم.  روند کار را با جزییات مینویسم چون میدونم این موضوع دغدغه بسیاری از مامانهای گل هست و شاید توضیحات من برای آنها مفید باشه.

بعد از تعطیلات عید که به تهران برگشتیم با صدرا در مورد این مسئله صحبت میکردم و سعی کردم کم کم آماده اش کنم. از طرف دیگر خودم را هم باید برای کثیف شدن فرشها آماده میکردم و اینکه باید صبور باشم و با هر اتفاق ناخوشایند در این زمینه نباید صدرا رو سرزنش کنم. بالاخره صبح روز شنبه 5 اردیبهشت تصمیم گرفتم دیگه برای صدرا پوشک نپوشم. روز سختی داشتم. هر نیم ساعت یا چهل و پنج دقیقه راضیش میکردم بره توالت( از آنجایی که از چند ماه قبل برای شستن صدرا بعد از دفع  شماره 2خسته  به توالت میبردمش با محیط توالت کاملا آشنا بود و من نیازی به خرید لگن مخصوص احساس نکردم). روز اول متوجه  شدم که صدرا نمیدونه محل خروج ادرار کجاست و  وقتی برای اولین بار ادرار کرد گفت مامان بیا پی پی کردمتعجبخندونک. من هم از فرصت استفاده کردم و کمی براش در مورد تفاوت شماره 1 و 2 و همچنین محل خروجشون توضیح دادم که بسیار موثر بودچشمک. همچنین دو پارچه که به قسمت زیرینشون سفره دوخته شد تا از نفوذ ادرار روی فرش جلوگیری بشه، روی قسمتی از فرش برای نشستن صدرا قرار دادم که زحمت تهیش با مامانم بوده که تا حدودی از کثیف شدن بخشهایی از فرش جلوگیری کرد. در ادامه کار،   وقتی صدرا داخل توالت بود هی میگفت جیش ندارم و تا از توالت خارج میشد بعد از پنج دقیقه خودشو خیس میکرد. من هم واقعا صبوری میکردم و چیزی نمیگفتم و فقط هربار براش توضیح میدادم که این کار باید در توالت انجام بشه وگرنه ما  از میکروبهای آنها مریض میشیم و باید بریم دکتر. روز اول با تمام فشارها و مشکلاتش به پایان رسید و شب  به توصیه بعضی دوستان برای گل پسر پوشک پوشیدم تا ادامه کار رو فردای آن روز از سر بگیرممتنظر. صبح روز بعد مجدد پوشک رو گرفتم و مثل روز قبل مراقب بودم.روند به توالت بردن صدرا ادامه داشت تا حدود ظهر. در این مدت احساس کردم صدرا هنوز آمادگی جسمی و روحی لازم برای این کار رو نداره و از روز قبل لابلای کارها، از  طریق نت، مطالب مرتبط رو سرچ و مطالعه میکردم  و در این میان با روش خوبی آشنا شدم که در فکر بودم آیا برای صدرا بکار بگیرم یا خیر. در آن روش خواندم در ابتدا جهت شروع کار و آموزش کودک بهتر است  پوشک برای کودم پوشیده شود تا کم کم کودک متوجه موضوع و نحوه کنترل ادرار شده و به مادر هم فشار کمتری وارد می شود. حدود ظهر در مدت کوتاهی که با تلفن حرف میزدم صدرا رفت روی مبل و بعد صحبت کردنم متوجه شدم مبل رو خیس کردغمناک.

خودم رو برای همه چیز آماده کرده بودم جز مبل...گریهبدبو

خیلی خیلی خیلی ناراحت شدم و نتونستم خودمو کنترل کنم و سرش داد کشیدم. بعد از چند دقیقه که آرام شدم تصمیم گرفتم طبق روشی که از اینترنت خونده بودم برای مدتی با پوشک این تمرین را ادامه بدم تا گل پسرم آمادگی بهتری داشته باشه. از ظهر مجدد  برای صدرا پوشک پوشیدم و هر یک تا دو ساعت میبردمش توالت. شب هم با کمک همسر عزیزم مشکل مبل رو هم برطرف کردیم.

خلاصه از روز سوم با روش جدید شروع به آموزش صدرا کردم و بعد از گذشت یکی دو هفته احساس کردم  داره نتیجه میده و وضعیت صدرا  از لحاظ جسمی و روحی بهتر شده اما میترسیدم از پوشک بگیرم. در این مدت صدرا دیگه یاد گرفته بود که برای پی پی کردنش بره توالت و این کار رو خیلی راحت پذیرفته بود. آموزش توالت رفتن با پوشک ادامه داشت تا 5 خرداد ماه. پنجم خرداد، صبح که گل پسر از خواب بیدار شد پوشکش رو گرفتم و براش توضیح دادم که دیگه بزرگ شده و میتونه بدون پوشک باشه و زمانهایی که جیش داره باید بره توالت.

خداروشکر صدرا روز اول جز بار اول که خودش رو خیس کرده بود در بقیه موارد در زمانهایی که میبردمش توالت ادرارش رو تخلیه میکرد و فقط در یکی دو مورد تا رفتن به توالت کمی لباسش را نمدار کرد. شب هم براش پوشک پوشیدم و براش توضیح دادم که فقط برای اطمینانه و اگر ادرار داره باید منو صدا کنه تا به توالت برویم. تمام صحبتهام فقط برای آماده کردن ذهنی صدرا بود و انتظار نداشتم که شب بیدارم کنهآرام.  با کمال تعجب ساعت شش صبح از خواب بیدارم کرد و گفت جیش دارهتعجب. وقتی پوشکش رو باز کردم دیدم کاملا خشک هست، واقعا خوشحال شدم، و این خوشحالی در شبهای دیگر هم ادامه دار شد (یا گل پسرم منو بیدار می کرد یا من خودم بیدار میشدم و به توالت میبردمش). در چند روز اول زمان بیرون رفتن برای صدرا پوشک میپوشیدم اما بعد از چند روز که دیدم تا دو ساعت میتونه خودش را کنترل کنه این موضوع را هم حذف کردم و فقط مانده بود پوشک شب که با توجه به برنامه چند شب قبل به این نتیجه رسیدم که شب هم نیاز به پوشک نیست فقط حواس خودم باید جمع باشد که در طول شب لااقل یکبار صدرا را به توالت ببرم. در ضمن سعی میکردم از ساعت ده شب مصرف مایعات مانند شیر و هندوانه را قطع کنم. و به این ترتیب صدرای گل من در سن دو سال و نه ماهگی برا خودش مردی شده و با پوشکها خداحافظی کردبوسبای بای.

بای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بای

بای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بایبای بای

پسندها (1)

نظرات (1)

پریسا مقصودی
19 خرداد 94 0:51
سلام مامان صدرا منم يه سايت زدم ولي بازديدم کمه اگه تونستين پيش منم بيا خوشحال ميشم از حضورتون.در ضمن خیلی خوشحال می شم با سایت های خوبی مثل شما تبادل لینک داشته باشم. ممنون
زینب
پاسخ
ممنون از نظر لطفتون. من هم خوشحال میشم